شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

سهیل محمودی/ از آسمان ابری ام تقدیر می بارد


از آسمان ابری ام تقدیر می بارد
 
یعنی - دل من سرنوشت مبهمی دارد

دستم - که عمری بی طرف بود - از تو ،بعد از این
 
دیگر نمی خواهد که آسان دست بردارد

...
مانند من - در رفتن و ماندن - دو دل هستی
 
آری،تو هم ، بی من دلت طاقت نمی آرد

من کوچه تنهایم ، اما در سکوت من
 
تنها تو هستی آنکه باید گام بگذارد

چشمان این کوچه ،همه شب کهکشان ها را
 
پیش خودش ، راه عبور تو می انگارد

این کوچه - گرچه کوچه ای بن بست و بی عابر -
 
می خواهد اما ، خویش را در دست تو بسپارد :

تا بلکه لحظه لحظه اندوه خود را نیز
 
با انعکاس گام هر گام تو بشمارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد