شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

با همه لحن خوش آوایی ام/ آقاسی

با همه لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام


ای دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر


کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی


کاش که همسایه ما می شدی
مایه آسایه ما می شدی


هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود


دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه مارا عطشی دست داد


نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت


نام تو آرامه جان من است
نامه تو خط امان من است


ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب


پرده برانداز زچشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم


ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما...

 

خبر آمد خبری در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است


شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید...