او، در جهان خوابگونه ی من، چرخ میزنددر این فضای مه گرفتهی مهتابی،با موی باز و ُ دامن گلدارش …
اینجا، تمام مرزها و ُ فاصلهها محو میشونداینجا، محل تماشای چشمهای آهوستاینجا، محل ملاقات من و ُ اوست.