شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

جای ماهی در دل هر تنگ خرچنگ است - شیما شهسواران احمدی


جای ماهی در دل هر تنگ خرچنگ است
ماهی سرخی برای خانه دلتنگ است

دم به دم باید به ساز زندگی رقصید
با تو رقصیدن به هر سازی خوش آهنگ است

عشق از هر تکه سنگ افسانه می‌سازد
لحظه‌ای با من مدارا کن دلت سنگ است

عشق می‌ارزد به افسانه شدن با تو
ننگ تو نام است اما نام من ننگ است

روح در پیراهن من جا نمی‌گیرد
دکمه‌ام را باز کن پیراهنم تنگ است



من زنی حرمسرایی ام چند قرن پیش مرده ام - شیما شهسواران احمدی


من زنی حرمسرایی ام  چند قرن پیش مرده ام

دختران من کنیز تو مادری فریب خورده ام

 

سلسله به سلسله بخند  مست کن بلند تر بخند

تازیانه شو مرا ببوس  درد را به ارث برده ام

 

جنگ طعم تلخ زندگیست  زن غنیمتی همیشگی

پیرهن به پیرهن تو را  دکمه دکمه را شمرده ام

 

مرد باش و ظالمانه تر سهم هر شب مرا بده

رنج را به من سپرده ای  ظلم را به تو سپرده ام

 

تذکره به تذکره بمان تو نمرده ای نفس بکش

من زنی حرمسرایی ام  چند قرن پیش مرده ام

 


سبک هندی مرا غزل بسرا، زن هندو بیافرین از من - شیما شهسواران احمدی


سبک هندی مرا غزل بسرا، زن هندو بیافرین از من
طبع شعرم شبانه گل کرده‌ست گل شب بو بیافرین از من

بیشه‌ها سربه سر پر از آهو، چشم تو جز مرا نمی‌بیند
من پلنگ آفریده‌ام از تو، ماه بانو بیافرین از من

مثل زنبور نیش‌دار عسل، قطره قطره مرا به بار آور
خانه خانه پر از عسل، قصری، مثل کندو بیافرین از من

روح چنگیز نیمی ازشعرت نیمه‌ی دیگرت جنون دارد
یا مرا لیلیِ غزل بسرا، یا هلاکو بیافرین از من

چشم‌هایت دوباره معجزه کرد، آیه‌هایی به خط نستعلیق
قلمت را به نام من بتراش، باز جادو بیافرین از من