شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

ترانه زیبای"چه بد رفتاری ای چرخ" اثر "ملک‌الشعرای بهار"



دردا که ندیدیم وصال رخ دلدار

هجر آمد و آورد غم و محنت بسیار

خون گریه کنم تا بگشایم گره از کار

دردا که مرا خون دل و دیده قرین شد

چه بد رفتاری ای چرخ

چه کج رفتاری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

وآن باغ که بودست پر از مرغ خوش‌الحان

امروز چرا گشت نشیمن‌گه زاغان

افسوس زمانی که چنان بود و چنین شد

چه بد رفتاری ای چرخ

چه کج رفتاری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

آن آهوی خوش خط و نکوخال که در دشت

گه راند سوی جوی و گهی تاخت به گلگشت

با خاطر آسوده همی رفت و همی گشت

امروز چرا طعمه شیران عرین شد



ای خطه ایران مهین‌، ای وطن من



ای خطه ایران مهین‌، ای وطن من

ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من

ای عاصمه دنیی آباد که شد باز

آشفته کنارت چو دل پر حزن من

دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست

ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من

بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای

بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من

ای بار خدای من گر بی‌تو زیم باز

افرشته من گردد چون اهرمن من

تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن

هرگز نشود خالی از دل محن من

از رنج تو لاغر شده‌ام چونان کاز من

تا بر نشود ناله نبینی بدن من

دردا و دریغاکه چنان گشتی بی‌برک

کاز بافتهء خویش نداری کفن من

بسیار سخن گفتم در تعزیت تو

آوخ که نگریاند کس را سخن من

وانگاه نیوشند سخن‌های مرا خلق

کز خون من آغشته شود پیرهن من

و امروز همی‌گویم با محنت بسیار

دردا و دریغا وطن من‌، وطن من




شعر "شکوفه" اثر "جمشید عزیزی"


*شکوفه

هوا، عاشقانه بهاری‌ست
درختان شکوفه می‌خوانند
و زمین که از سیاهی آکنده است
فریاد می‌کشد
بهار آمد ... بهار آمد...!



-صورتی‌تر از...، ارمغان ارسطو،1399


عـــــزیــزان مـــوســـم جوش بهــاره... باباطاهر


عـــــزیــزان مـــوســـم جوش بهــاره

چمن پر سبزه صحرا لاله زاره 

دمی فرصت غنیمت دان درین فصل

که دنیـــــای دنی بی اعتباره