شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

طاهره صفارزاده

در عصر ما
طوفان و سیل‌
در تابستان‌
آتش‌فشان‌
در زمستان‌
و زلزله‌
در تمام فصول‌
گردشگران جهانی هستند
بی پاسپورت و بلیط
به هر دیار غریبه‌
سر زده‌
پا می‌نهند
آنها
از اشتیاق موزه به دورند
در فکر هدیه و سوغات نیستند
سودای عکس و فیلم در سرشان نیست‌
این گردشگران‌
نذیرهای زمانند
با بانگ ظاهر
هشدار می‌دهند
پروایی از "شنود" ندارند
طوفان و باد
بنیاد خانه‌ها را برهم زده است‌
پرونده‌ای‌
از این گروه تخریب‌
در دستگاه قضایی
منتظر حکم نیست‌
در فن رشوه و رانت‌
وارد نمی‌شوند
آنها نوادگان قهر زمان هستند
اجدادشان‌
طوفان نوح‌
ابر آتشبار
باد صرصر
سایه‌ی آتش‌خیز
صاعقه‌
صاعقه‌
صاعقه‌
تاریخ‌های کفر و ستم را
ممهور کرده‌اند1
ستم‌زده‌ها هم‌
در خیمه‌گاه امان نیستند
آتش که می‌رسد
خشک و تر
همه را با هم می‌سوزاند
گردشگران‌
سوارکارهای شتابند
در طَی‌ّ ارض‌
بر سرعت سلیمان‌
پیشی گرفته‌اند
سقوط هم از عوامل آنهاست‌
سقوط بهمن‌
سقوط طیّاره‌
سقوط انسان‌
سقوط ارزش‌ها
و آخرین زمان‌
عصر فتنه‌
عصر رواج تقلّب‌
عصر دروغ و تبهکاری‌
عصر قساوت انسان‌
عصر حکومت اَمّاره است‌
همو که‌
آزاد آفریده‌شدگان را
در کارخانه‌ی فرمانش‌
به بردگان سلطه‌ی ناحق‌
تبدیل می‌کند



گردشگران همه جمعند
در صنعت ستمکاری‌
بمب و موشک هم‌
با جلوه‌های تجاری‌
به کار گردش‌
به کار آدمخواری مشغولند
جایی برای زندگی امن‌
زندگی صادقانه نیست‌
در عصر آخرین‌
جسم نیمه‌جان زمین‌
در انتظار روح زمان است‌
زمستان 82
_________________
1- کیفرهای ذکر شده در قرآن‌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد