شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

سعید بیابانکی/ چشم‌های مه‌آلود


ای سبز، ای همیشه سپیدار

در جای جای جنگل ایثار

جنگل در انتظار نماز است

برخیز ای نیایش بیدار

رفتی و کوه بغض فرو رخت

ماندیم زیر سردی آوار...

با ما بگو که چند شب ای مرد

ما خواب بوده ایم و تو بیدار؟

امشب به یاد آن همه پاکی

بیدار باش و آینه بشمار

می رفتی و دو چشم مه آلود

ما را نداد فرصت دیدار

می رفتی و نگاه تو می شد

در صد هزار آینه تکرار

او را مبر که سیر ندیدیم

ای خاک سرد، دست نگه دار...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد