بیا تا چمنزار عاشق شویم
چمنزار پربار عاشق شویم
به امید فردای گلبوتهها
دو چشمان بیدار عاشق شویم
سحر با نگاههای خورشیدیان
رها از غم و یار عاشق شویم
چو هامون که غمخوار غم دیدههاست
دمی یار و غمخوار عاشق شویم
به سیمین که زر دارد و خاکی است
چو خورشید تبدار عاشق شویم
کویر و بیابان خشکیده را
"ضیا" نخل پربار عاشق شویم