شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

علیرضا قزوه/ چرخ زدم چه ناگاه، نور شدم چه آسان


چرخ زدم چه ناگاه، نور شدم چه آسان
روح من از مدینه ست، خاک من ازخراسان

کیست برابر من ؟ آن سوی مشعر من
کشته ی آن نگاهم در شب عید قربان

 سنگ بزن که در من آینه ای بروید
سنگ بزن که در من شور گرفته شیطان

 نذر دلم کن امشب سلسلة الذهب را
چیست به غیر زنجیر سلسله های عرفان

 دف بزنید امشب، با دل من بچرخید
عقل بگو بچرخد، عشق بگو بچرخان

 این تب لیلة القدر یا تب عید اضحی ست
این شب عید فطر است یا شب عید قربان ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد