شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

سالها در انتظار زیستن - رحیم زریان



سالها در انتظار زیستن

سالها دور از بهار زیستن

 

مثل دریا بی کرانی ای عزیز

مثل موجم بی قرار زیستن

 

کی شدی پنهان که پیدایت کنم ؟

ای شکوه افتخار زیستن

 

ای بهار من بگو،کی می رسی؟

لاله گونم داغدار زیستن

 

چون نسیمی می وزی برجان من

شاخه ی خشکم تبار زیستن

 

با حضور تو شکوفا می شود

غنچه های اعتبار زیستن


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد