شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

دوری که در او آمدن و رفتنِ ماست


دوری که در او آمدن و رفتنِ ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست


کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست




خیام نیشابوری/ رباعیات

این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت

چون آب به جویبار و چون باد به دشت

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت

روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

 

...........

نیکی و بدی که در نهاد بشر است

شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل

چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است

خیام نیشابوری/ رباعی

خیام اگر ز باده مستی خوش باش

با لاله رخی اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار جهان نیستی است

انگار که نیستی، چو هستی خوش باش