شعر و ادبیات فارسی
شعر و ادبیات فارسی

شعر و ادبیات فارسی

روز پدر مبارک - شعری مناسبتی از اکبر اکسیر


شب عید  مرغ داشتیم

ران به عرفان رسید

سینه به ایثار

دل و جگر به ملیحه

گردن و دنده و بال و ستون فقرات

 به من

آنجا بود که فهمیدم

چرا پدر ها ،

اخلاق سگ دارند !



شعر "قهوه‌ای سوخته" اثر "رضا امیری‌فر"


قهوه‌ای سوخته


صبحِ به این زودی

جان می دهد برای زل زدن به چشمان میشی ات

گرگی که در چشمانم نبود

گیج می شود

که طعم تلخ دهانش

و تلو تلو خوردنش

از قهوه ای سوخته بود

یا ...

 

مرخصی می گیرم

شعر "من" اثر "گروس عبدالملکیان"


من


می خواهم تو را بکشم

اما

چاقو را در سینه‌ی خود فرو می کنم

 

تو کشته خواهی شد

یا من؟

شعر "خواب" اثر "گروس عبدالملکیان"


خواب


حالا که رفته ای، بیا

بیا برویم

بعد مرگت قدمی بزنیم

ماه را بیاوریم

و پاهامان را تا ماهیان رودخانه دراز کنیم

 

بعد

موهایت را از روی لب هایت بزنم کنار

بعد

موهایت را از روی لب هایت بزنم کنار

بعد

موهایت را از روی لب هایت

 

لعنتی

دستم از خواب بیرون مانده است.

شعر"تخته نرد" اثر "جمشید عزیزی"



تخته نرد


زندگی جفت شش هم که باشد

سودی نخواهد داشت

وقتی تمام خانه‌ها بسته باشند


از مجموعه "صورتی‌تر از ..." صفحه 43