-
دوبیتی عاشقانه از بابا طاهر
دوشنبه 8 فروردین 1401 19:46
بی تو هر شو سرم بر بالش آیو چونی از استخوانم نالش آیو شب هجران بجای اشک چشمم ز مژگان پاره های آتش آیو
-
درگذشت پدر شعر پست مدرن ایران
جمعه 5 فروردین 1401 19:18
درگذشت شاعر فرهیخته رضا براهنی را به جامعه ادبی ایران تسلیت عرض میکنم. روحش شاد و یادش گرامی باد.
-
دوبیتی عاشقانه از بابا طاهر
سهشنبه 26 بهمن 1400 19:40
بود درد مو و درمونم از دوست بود هجر مو و هجرونم از دوست اگر قصابم از تن وا کره پوست جدا هرگز نکرده جونم از دوست
-
شعر نیوتون - اکبر اکسیر
سهشنبه 26 بهمن 1400 19:36
نیروی جاذبه شاعران را سر به زیر کرده است بر خلاف منجّمها که هنوز سر به هوایند تمام سیبها افتادهاند و نیوتن، پشت وانت سیبزمینی میفروشد آهای، آقای تلسکوپ! گشتم نبود، نگرد نیست!
-
با تو دل من پر از کبوتر شده است - جلیل صفربیگی
سهشنبه 19 بهمن 1400 21:05
با تو دل من پر از کبوتر شده است حال من و شعرهام بهتر شده است حالا تو منی و من تو هستم با تو تنهایی من چند برابر شده است
-
دوبیتی از بابا طاهر
دوشنبه 11 بهمن 1400 19:42
اگر شیری اگر ببری اگر گور سر انجامت بود جا در ته گور تنت در گور گردد سفره گستر بگردش موش و مار و عقرب و مور
-
دوبیتی باباطاهر
دوشنبه 20 دی 1400 19:47
شد ستم پیر و بر نایی نمانده بتن توش و توانایی نمانده بمو واجی بوره آلاله ای چین چرا چینم که بینایی نمانده
-
بکتاش آبتین
یکشنبه 19 دی 1400 22:02
درگذشت شاعر آزادیخواه بکتاش آبتین را به جامعه ادبی تسلیت عرض میکنم. یادش گرامی باد...
-
تخریب؛ جمشید عزیزی
شنبه 18 دی 1400 00:44
این بهمنی که همه جا را ویران میکند سیگار من است که از یاد تو دود میشود! -صورتیتر از...، 1399
-
درخت غم بجانم کرده ریشه... بابا طاهر
دوشنبه 13 دی 1400 20:03
هر آنکس مال و جاهش بیشتر بی دلــش از درد دنــیا ریشــــتر بی اگر بر سر نهی چون خســروان تاج به شیرین جانت آخر نیشتر بی ### درخت غم بجانم کرده ریشه بدرگــــــاه خدا نالــــم همـیـشــــه رفیـــقان قدر یکدیــــگر بدانید اجل سنگست و آدم مثل شیشه
-
شعر "من نگویم که مرا از قفس آزادکنید" اثر "ملکالشعرای بهار"
دوشنبه 22 آذر 1400 20:32
من نگویم که مرا از قفس آزادکنید قفسم برده به باغی و دلم شادکنید فصل گل می گذرد همنفسان بهر خدا بنشینید به باغی و مرا یاد کنید عندلیبان! گل سوری به چمن کرد ورود بهر شاباش قدومش همه فریاد کنید یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید هرکه دارد ز شما مرغ اسیری به قفس برده در باغ و به یاد منش...
-
این قافله عمر عجب میگذرد
یکشنبه 21 آذر 1400 15:46
این قافله عمر عجب میگذرد دریاب دمی که با طرب میگذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب میگذرد
-
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
یکشنبه 21 آذر 1400 15:26
آن قصر که جمشید در او جام گرفت آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت بهرام که گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
-
سه دوبیتی از باباطاهر
دوشنبه 15 آذر 1400 20:17
به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتـــمند و درویــش نه درویش بیکفن در خــاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش ....... مو آن رندم که عصیان پیشه دیرم به دستی جام و دستی شیشه دیرم اگر تو بی گناهی رو ملک شو مو از حوا و آدم ریشه دیرم ....... نهالی کن سر از باغی برآرد ببارش هر کسی دستی برآرد برآرد باغبان از بیخ و از بن...
-
دوبیتی اثر بابا طاهر همدانی
دوشنبه 15 آذر 1400 19:44
دلم از دست تو دایم غمینه ببالین خشتی و بستر زمینه همین جرمم که مو ته دوست دیرم که هر کت دوست دیره حالش اینه
-
شعر "مادر" ایرج میرزا
دوشنبه 15 آذر 1400 16:59
گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموخت شبها بر گاهواره ی من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر لب من بر غنچه ی گل شکفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
-
که تا سپیده دم امشب کشم درآغوشت - حسین منزوی
یکشنبه 14 آذر 1400 16:34
بــــه دل هـــــوای تـــو دارم و بر و دوشت که تا سپیده دم امشب کشم درآغوشت چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت گهی کشم به برت تنگ و دست در کمرت گهـــی نهم سر پــــر شور بـر سر دوشت چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر کـــه دانه دانه نشیند بــــه لالـــه ی گوشت گریز و گـم شدن ماهیان بوسه ی من...
-
خوشــا آندل کــه از خود بیخبر بــی ... بابا طاهر
یکشنبه 7 آذر 1400 20:07
خوشــا آندل کــه از خود بیخبر بــی ندونه در ســـفر یا در حضر بی بکوه و دشت و صحرا همچو مجنون پی لیلی دوان با چشم تر بی ### دلا راهت پر از خار و خسک بی گــذرگــاه تـو بـــر اوج فـلـــــک بــی شـــب تــار و بیـــابان دور منــزل خوشا آنکس که بارش کمترک بی
-
"اگر به رسم ادب از سرش کلاه گرفت" علیرضا بدیع
جمعه 5 آذر 1400 21:46
اگر به رسم ادب از سرش کلاه گرفت نسیم باز مرا با تو اشتباه گرفت دمی به ناز ، حجاب از رخت کنار زدی "پرنده پر زد" و "آهو رمید" و "ماه گرفت" به روی گردنت افتاد تاری از گیسو تمام گردنه را یک تن از سپاه گرفت دلی چنین که تو داری تصاحبش سخت است اگرچه آینه را می توان به "آه" گرفت تو را...
-
شعری عاشورایی از علیرضا بدیع
سهشنبه 2 آذر 1400 22:36
همین که نیزه جدا کرد تار و پود تنت را کبوتران همه خواندند شعر پر زدندنت را کمند و نیزه و شمشیر تا دخیل ببندند نشانه رفته ز هر چار سو ضریح تنت را چنان به سینهات از زخمها شکوفه شکوفید که دجله غرق تماشاست باغ پیرهنت را دهان خشک تو جایی برای آب ندارد زنام و یاد خدا پر نمودهای دهنت را تو سیدالشهدایی، تویی که خون خدایی...
-
غزلی از حسین منزوی
سهشنبه 2 آذر 1400 16:30
همواره عشق بی خبر از راه می رسد چونان مسافری که به ناگاه می رسد وا می نهم به اشک و به مژگان تدارکش چون وقت آب و جاروی این راه می رسد اینت زهی شکوه که نزدت سلام من با موکب نسیم سحرگاه می رسد با دیگران نمی نهدت دل به دامنت چونانکه دست خواهش کوتاه می رسد میلی کمین گرفته پلنگانه در دلم تا آهوی تو کی به کمینگاه می رسد!...
-
رباعی "مورچه کارگر" اثر "جلیل صفربیگی"
پنجشنبه 13 آبان 1400 12:04
مانند همیشه چشم هایم به در است بر سفره ی ما جگر نه ، خون جگر است ته مانده ی سفره ی شما را آورد آری ، پدرم مورچه ی کار گر است
-
"این سیب را چگونـــــه دهــــــانی نچیده است" اثر "جلیل صفربیکی"
پنجشنبه 13 آبان 1400 11:55
این سیب را چگونـــــه دهــــــانی نچیده است این سیب را که این همه سرخ و رسیده است سیبی کــــــه عکس عادت و قانون جاذبه سوی خودش تمام زمین را کشیده است بی شک کلید روضه ی رضوان به دست اوست آن باغبـــان کــــــه میوه چنین پروریــــده است بازار سیب سخت کســـــــاد است حیرتا ! این سیب را خدا ز چه باغی خریده است این کیست...
-
سبزه
پنجشنبه 13 آبان 1400 11:43
آن سبزه کز ضخامت سیمان گذشت و قشر سنگی را در کوچهی شبانهی بابُل تا منتهای پردهی بودن شکافت آن سبزه زندگانی بود □ آن سبزه زندگانی بود و پای باطل تو آن پای بویناک با چکمههای کور آن سبزه را شکست آن سبزه رویش آزادی آن سبزه آزادی بود
-
ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر
چهارشنبه 12 آبان 1400 19:29
منبع عکس: imna ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر جز طرح چشم مستت ، بر صفحه ی امیدم خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر هر فصل از آن جهانی...
-
سفر ایستگاه
سهشنبه 11 آبان 1400 22:36
قطار میرود تو میروی تمامِ ایستگاه میرود و من چقدر سادهام که سالهای سال در انتظارِ تو کنارِ این قطارِ رفته ایستادهام و همچنان به نردههای ایستگاهِ رفته تکیه دادهام قیصر امینپور
-
بفرمایید فروردین
سهشنبه 11 آبان 1400 22:34
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما بفرمایید هر چیزی همان باشد که می خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما بفرمایید تا این بی چراتر کار عالم؛ عشق رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری بیفشان زلف و مشکن حلقه ی پیوندهای ما به بالایت قسم، سرو...
-
انار
سهشنبه 11 آبان 1400 22:26
صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه آن یاقوت ها را پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم سرخ است و زیبا نامش انار است هم ترش و شیرین هم آبدار است مصطفی رحماندوست
-
مزین می کند وقتی که با قالیچه ایوان را
یکشنبه 9 آبان 1400 21:46
مزین می کند وقتی که با قالیچه ایوان را فراهم می کنم من هم بساط چای و قندان را برایم شعر می ریزد و بیتی چای می خواند لب اش با قند می بخشد به من طعمی دو چندان را دو چشمش سنگ نیشابور را در یاد می آرد تراش قامتش اسلیمی قالی کاشان را از او یک کام می گیری و « قل ... قل ... » سرخ می گردد ببین این شهوت افتاده بر شریان قلیان...
-
تصنیف "امشب شب مهتابه"
یکشنبه 9 آبان 1400 20:38
«امشب شب مهتابه» نام یک تصنیف ساخته علیاکبر شیدا ، آهنگساز دوره قاجار است. این تصنیف در آواز اصفهان و با نتهای سی بمل، می کرن و فا دیز در «سرکلید» و بر وزن شش هشتم ساخته شده است. این آهنگ توسط خوانندگان سنتی ایران اجرا شده است، اجرای بانو مرضیه دارای شهرت بیشتری ست، امروزه نیز توسط خوانندگان از جمله حمید هیراد،...