هر ذره که بر روی زمینی بودهاست
خورشید رخی زهره جبینی بودهاست
فقط آب میتواند اینگونه
از درز آجرهایی که چیدهایم
بگذرد
فقط آب میتواند
اینگونه راهی دور را
از قله
دامنه
جنگل
پایین بیاید
و فروتنانه
در لیوانی کوچک
دهانمان را خنک کند
می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
می خوردن و شاد بودن آیین من است
فارغ بودن از کفر و دین، دین من است
ای بی خبران شکل مجسم هیچ است
وین طارم نه سپهر ارقم هیچ است